بر اساس آمار سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی، تعداد مشترکان اینترنت پر سرعت کشور به بیش از 70 میلیون نفر رسیده که ۶۰ میلیون نفر آنها مشترک اینترنت همراه نسل 3 و 4 هستند. همزمان ارزیابیهای بینالمللی از جمله گزارش Hootsuite» از رشد 135 درصدی تعداد کاربران شبکههای اجتماعی ایران نسبت به سال قبل حکایت دارد که این آمار به معنای جمعیت 47 میلیونی کاربران شبکههای اجتماعی کشورمان است.
بر اساس همین گزارش، رتبههای اول تا سوم جستوجوی کاربران ایرانی به کلیدواژههای دانلود»، فیلم» و عکس» اختصاص یافته که این روند علاقه بالای کاربران ایرانی به محتواهای چند رسانهای منتشر شده در فضای مجازی را نشان میدهد؛ از اینرو بیراه نیست که در طول چند سال اخیر نفوذ رسانه اجتماعی اینستاگرام به ویژه در بین خانوادههای ایرانی به شدت افزایش یافته و به طبع آن پدیده اینفلوئنسرها و واینرهای اینستاگرامی به یکی از مهمترین تهدیدات ضد فرهنگی کشور بدل شده است.در فضای مجازی اینفلوئنسرها افرادی هستند که در یک بستر خاص، مانند اینستاگرام، دنبالکنندگان بسیاری دارند و نهادهای ی، فرهنگی و حتی اقتصادی از طریق همکاری با این افراد، به جای کل بازار، گروهها و افراد خاصی را برای بازاریابی هدف قرار میدهند! غالباً اینفلوئنسرها دو منشأ دارند که اولین آن فضای حقیقی است؛ به این معنا که اینفلوئنسر به دلیل سابقه هنری یا ی خود در فضای حقیقی شناخته شده بوده و آن اعتبار فضای حقیقی موجب تبدیل شدنش به یک چهره تأثیرگذار در فضای مجازی شده است؛ اما برخلاف نوع اول اغلب اینفلوئنسرهای فضای مجازی صرفاً به دلیل فعالیتهای غالباً ساختارشکنانه خود در فضای مجازی به چهرههای تأثیرگذار و پر مخاطب تبدیل شدهاند!
برای نمونه، در طول سالیان گذشته در سایه بیتوجهی نهادهای مسئول، کاربران دختر و پسر زیادی با عنوان اشتغال به حرفه مدلینگ و در سودای کسب شهرت و اعتبار عکسهای بیحجاب خود را در اینستاگرام منتشر کردهاند که امروز برخی از آنها با عنوان شاخهای مجازی» در بین میلیونها کاربر فضای مجازی کشور شناخته شدهاند.
اما این روزها پدیده زوجهای واینر» به تهدیدی به مراتب خطرناکتر از موج اول هجوم اینفلوئنسرها علیه ارزشها و اعتقادات بدل شده است. واینرها در ادبیات رسانههای اجتماعی به کاربرانی گفته میشود که برای جذب مخاطب به انتشار عکس اکتفا نکرده و ویدئوهای کوتاه تولید میکنند.
دو سبک معروف و نام آشنای واینرهای مجازی، بیوتی بلاگینگ و فود بلاگینگ یا تولید محتوا درباره مسائل آرایشی و مواد غذایی است و بیشتر واینرها در سایه معرفی و آموزش محصولات آرایشی و همچنین رستورانگردی، زندگی خصوصی خود را با کاربران به اشتراک گذاشته و از این طریق گاه به بیش از 3 میلیون دنبالکننده در اینستاگرام دست یافتهاند که یک نمونه از آنها مدتی قبل از سوی مجله آمریکایی فوربز» به عنوان برترین اینفلوئنسر زیبایی جهان معرفی شد. این چهرههای مبتذل مجازی که دستی در تبلیغ همجنسگرایی، سگبازی و. هم دارند، با مشارکتدهی به ظاهر همسرانشان در تولید محتوا خط جدیدی از تهاجم فرهنگی با عنوان غیرتزدایی از مردان ایرانی» را شروع کردهاند؛ زیرا بر اساس مفاهیم اسلامیـ ایرانی، غیرت به منزله یک حس درونی موجب محافظت از حریم خانواده میشود و مرد باغیرت، ناموس خود را از دسترس لذتجویی و نگاه آلوده دیگران دور میکند. هماهنگی محتوایی و جهتگیری واینرها در هدف قراردهی غیرت مردان ایرانی از فعالیت سازمانیافته آنها تحت اشراف سرویسهای اطلاعاتی دشمن حکایت دارد؛ زیرا از سالها قبل در محافل اندیشکدهای غرب هجمه به غیرت در جامعه موجب از هم پاشیدن نظام خانواده و حرکت به سوی آندلوسیزاسیون جامعه اسلامی میشود که نهادهای مسئول باید به این مسئله توجه ویژه داشته باشند و با انفعال خود عرصه را برای موجسواری این مزدوران فرهنگی دشمن باز نگذارند.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، دولت الکترونیک و حمایت از تحقق آن، با وجود آنکه سالهاست در دستور کار قرار گرفته است اما هنوز جایگاه اصلی خود را در بدنه جامعه پیدا نکرده است، برای آشنایی بیشتر با این موضوع و مزایای ایجاد آن در جامعه با نوید کمالی، مدرس و پژوهشگر فناوری اطلاعات گفت وگو کردیم.
در ادامه مشروح این گفتوگو را می خوانید:
از چه زمانی مفهوم دولت الکترونیکی به عرصه خدمات دولتی و شهروندی وارد شد ؟
کمالی: در ابتدا باید به این نکته توجه کرد که دولت الکترونیک مفهومی متشکل از دو عبارت دولت و خدمات مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات است که پیشینه بخش اول آن به قرن ها قبل و سابقه چند صد ساله حکومت داری در جهان باز می گردد، اما بخش دوم سابقه ای کمتر از یک صد سال دارد و سال های اوج و گسترش آن به دوران پس از جنگ جهانی دوم باز می گردد.
در دوران پس از جنگ جهانی دوم به واسطه گسترش و افزایش کاربردهای فناوری اطلاعات در امور حکومتی و شهروندی یک مفهوم جدید با عنوان جامعه اطلاعاتی یا Information Society در جوامع علمی مطرح شد که به معنای جامعه ای است که در آن کیفیت زندگی، گستره تحولات اجتماعی و حتی توسعه اقتصادی به گونهای روزافزون به اطلاعات روزآمد و بهره برداری از آن متکی است، همچنین در اینچنین جامعه ای استاندارد و قاعده زندگی، کار، تفریح، نظام آموزشی و فرایندهای تجاری و اقتصادی از پیشرفت و دسترس پذیری اطلاعات در جامعه تأثیر میپذیرد و طبیعتا وجود هرگونه محدودیت منجر به عقب ماندن آن جامعه از سایر جوامع می شود.
لذا پس از ابداع اینترنت توسط آزمایشگاه ARPANET ارتش آمریکا آن هم در سال 1969، شاهد تشدید سرمایه گذاری های کلان دولتها و شرکتهای بزرگ دنیا در عرصههای مرتبط با تحقق جامعه اطلاعاتی هستیم که حاصل این سرمایه گذاریها را می توان در گسترش خیره کننده خطوط ارتباطی و اینترنتی در سالهای پایانی قرن بیستم میلادی مشاهده کرد زیرا بنا بر آمارهای موجود در سال 2000 میلادی جهان دارای بیش از 361 میلیون کاربر اینترنت شد.
از اهمیت جامعه الکترونیکی بگویید؟
کمالی: جالب است بگویم این مساله تا آنجایی اهمیت دارد که آلوین تافلر نویسنده و آیندهپژوه آمریکایی در کتاب موج سوم خود عنوان کرده تمدن بشر تاکنون متأثر از دو موج عمده انقلاب کشاورزی ، صنعتی بوده و امروز به واسطه گسترش فناوری های ارتباطی درگیر موج سوم یعنی انقلاب اطلاعات شده است که در پی آن تاریخ تمدن وارد فصل جدید و نوینی می شود.
موضوع دولت الکترونیکی از چه زمانی وارد ایران شد ؟
کمالی: با گسترش اینترنت و روابط الکترونیکی در سطح جوامع جهان ایده بهره گیری از این ظرفیت در عرصه ارائه خدمات شهروندی و دولتی به عموم مردم مطرح گردید که نتیجه آن تعریف مفهوم دولت الکترونیکی و شهر الکترونیکی است.
در قالب این دو مفهوم قرار شد تا خدمات مورد نیاز شهروندان یک جامعه چه در سطوح ملی و چه شهری در بستر پورتالهای اینترنتی به آنها ارائه شود و هر شهروند برای دریافت خدمات روزمره ای مانند بررسی حساب بانکی نیازمند حضور در بانک و صرف زمان و هزینه نباشد.
در دهه 90 خورشیدی مشخص شد که امکان ارائه الکترونیکی بیش از 1500 خدمت دولتی و نهادی به مردم وجود دارد که تا امروز هم بخش قابل توجهی از این خدمات در یک فرایند آرام اما پیوسته به مردم ارائه شده است
روستای الکترونیک، ارمغان گسترش روابط الکترونیکی
چه میزان این مفهوم در کشور جای خود را باز کرده است؟
کمالی:خوشبختانه این دو مفهوم از طریق جامعه علمی به کشور ما نیز منتقل شد و در اوایل سالهای دهه 80 خورشیدی ارائه خدمات ICT در شهرها و روستاهای دور افتاده کشور به شکل قابل توجهی افزایش یافت بطوری که شاهد راه اندازی روستای الکترونیکی هم بودیم!
در آن ایام به لطف افزایش سرمایه گذاریها روند الکترونیکی سازی فرآیندهای خدماتی نهادهای دولتی آغاز شد و در دهه 90 خورشیدی مشخص شد که امکان ارائه الکترونیکی بیش از 1500 خدمت دولتی و نهادی به مردم وجود دارد که تا امروز هم بخش قابل توجهی از این خدمات در یک فرایند آرام اما پیوسته به مردم ارائه شده است.
تا تحقق دولت الکترونیک در ایران، فاصله زیاد است
آیا دولت الکترونیکی در ایران ایجاد شده است؟
کمالی:طبیعتا نمی توان قاطعانه از ایجاد دولت الکترونیکی در ایران سخن گفت زیرا تا تحقق کامل این مهم در کشور فاصله داریم و اما در طول یک دهه گذشته گام های اساسی زیادی در این حوزه برداشته شده که هر چند کند بوده اما می تواند زمینه را برای مدیریت بهینهتر خدمات دولت به ملت مهیا کند که از جمله مهمترین آنها می توان به الکترونیکی شدن کارت های ملی و هویتی شهروندان اشاره کرد.
جایگاه شبکه ملی اطلاعات در دولت الکترونیکی چیست ؟
کمالی:بدون شک فناوری اطلاعات نقش مهمی در توسعه ظرفیت خدمت رسانی دولت ها دارد اما این خدمات وقتی از عمق و کیفیت بالایی برخوردار می گردند که پایداری سرویس آنها در شرایط گوناگون حفظ شود و با کوچکترین بحرانی شاهد از قطعی سرویس یا کاهش کیفیت آنها نباشیم.
از سوی دیگر برای ارائه خدمات الکترونیکی با کیفیت نیازمند ذخیره و پردازش حجم عظیمی از اطلاعات و متادیتاهای شهروندی هستیم که ارائه آنها در یک بستر غیر بومی مانند اینترنت بین المللی خود زمینه ساز تهدیدات متعددی علیه حال و آینده کشورمان میشود زیرا در فضای اینترنت امنیت معنایی ندارد و سرویس های جاسوسی خارجی می تواند با تکنیکهای فنی مختلف اقدام به سرقت و راهزنی اطلاعات کاربران کنند. از این رو ایجاد یک بستر امن و مستقل داخلی ضروری جلوه میکند و از همین رو است که در طی سالیان گذشته ایجاد شبکه ملی اطلاعات همواره یکی از مطالبات اصلی نظام از دولتها بوده است.
در واقع دشمن می داند که تحقق شبکه ملی اطلاعات موجب قطع شدن دست سرویس های اطلاعاتی آنها از داده ها و اطلاعات کاربران ایرانی می شود لذا تلاش می کند تا از طریق تحریم و نفوذ به هر شکل ممکن مانع از راه اندازی کامل شبکه ملی اطلاعات در کشور ما شود اما به فضل الهی دانشمندان جوان ایران توانسته اند در این حوزه گام های بلندی بردارند که طبیعتا زمینه را برای راه اندازی این مهم بیش از پیش آماده کرده است
چه کسانی مخالف توسعه شبکه ملی اطلاعات هستند؟
کمالی:در ظاهر کسی مخالف ایجاد شبکه ملی اطلاعات نیست زیرا هیچ منطقی توان مخالفت با این ت منطقی را ندارد اما طبیعتا برخی بدلایل مختلف مایل به تسریع این فرایند نیستند که البته در این حوزه بحث نفوذ هم مطرح است که ماجرای نزار زاکا جاسوس آمریکایی از جمله موارد مرتبط با آن بود.
در واقع دشمن می داند که تحقق شبکه ملی اطلاعات موجب قطع شدن دست سرویس های اطلاعاتی آنها از داده ها و اطلاعات کاربران ایرانی می شود لذا تلاش می کند تا از طریق تحریم و نفوذ به هر شکل ممکن مانع از راه اندازی کامل شبکه ملی اطلاعات در کشور ما شود اما به فضل الهی دانشمندان جوان ایران توانسته اند در این حوزه گام های بلندی بردارند که طبیعتا زمینه را برای راه اندازی این مهم بیش از پیش آماده کرده است.
نسخه های جدیدتری از دولت الکترونیکی هم ارائه شده است؟
کمالی:بله، دولت الکترونیکی یک مفهوم است و تحقق آن مبتنی بر ابزارهایی است که به سرعت هر روز توسعه تکنولوژیکی پیدا میکنند. بطور مثال در اوایل دهه 90 میلادی تصویر ایده آل از دولت الکترونیکی، تصویر یک سایت یا پورتال اینترنتی بود که کاربران آن می توانستند با چند کلیک خدمات مورد نیاز خود را دریافت کنند! اما حالا در سال 2019 هستیم و با گسترش فناوری هایی مانند تلفنهای همراه هوشمند ، واقعیت افزوده (AR) و در پیش بودن ارائه نسل پنجم تلفن های همراه یا 5G راهکارهای جدید و بهینه تری برای ارائه خدمات به شهروندان مهیا شده است که یک نمونه آن دولت همراه یا M-GOV است.
جالب است بدانید که با توجه به حجم بالای کاربران ایرانی تلفن های همراه هوشمند که تعداد آنها بالغ بر 60 میلیون نفر برآورد میشود بدون شک می توان گفت که دولت همراه برخلاف دولت الکترونیکی مخاطبان بیشتری دارد اما طبیعتا تا سال 2030 شاهد عبور از این سطح فناوری و ورود به عرصه های جدیدی برای ارائه خدمات الکترونیکی خواهیم بود که از جمله آنها می توان به عرضه چیپهای زیستی و کاشتنی یا Bio-Chips اشاره کرد
در دولت الکترونیک مردم چگونه به خدمات دسترسی پیدا میکنند؟
کمالی:در دولت همراه مردم از طریق تلفن همراه خود و اپلیکیشن های کاربردی می تواند به خدمات الکترونیکی شده دسترسی پیدا کنند. جالب است بدانید که با توجه به حجم بالای کاربران ایرانی تلفن های همراه هوشمند که تعداد آنها بالغ بر 60 میلیون نفر برآورد میشود بدون شک می توان گفت که دولت همراه برخلاف دولت الکترونیکی مخاطبان بیشتری دارد اما طبیعتا تا سال 2030 شاهد عبور از این سطح فناوری و ورود به عرصه های جدیدی برای ارائه خدمات الکترونیکی خواهیم بود که از جمله آنها می توان به عرضه چیپهای زیستی و کاشتنی یا Bio-Chips اشاره کرد.
دولت الکترونیک، دولت شفافیت است
نقش دولت الکترونیکی در توسعه عدالت اجتماعی چیست ؟
کمالی:دولت الکترونیکی ، دولت شفافیت است. این بدان معنی است که در دولت الکترونیکی همه روندها و رویه ها ثبت و ذخیره می شوند و امکان نظارت بر عملکردها افزایش می یابد.بطور مثال شاید زمانی یک مدیر فاسد می توانست با سند سازی یک تخلف اقتصادی یا اداری انجام دهد و چند سال بعد هیچ کس سندی از تخلف او نمی یافت زیرا تمام اسناد کاغذی را سرقت یا معدوم می کرد اما امروز به لطف فناوری های ذخیره سازی صدها سال اطلاعات را می توان در یک هارد دیسک ذخیره کرد و سال ها از آن اطلاعات نگهداری کرد.
اگر امروز شاهد افشای فساد های گسترده در نظام بانکی کشور هستیم بخش مهمی از آن مدیون ثبت و ضبط اطلاعات در ابزارهای کنترلی و نظارتی فناورانه است والا شاید تا دهها سال بعد کسی هم از فسادهای اخیر مطلع نمیشد
ارائه خدمات الکترونیکی چه کمکی به شفافیت بیشتر میکند؟
کمالی: وقتی یک خدمت الکترونیکی می شود همه کاربران به صورت یکسان امکان بهره مندی از آن را دارند و همه باید به یک آدرس مشخص جهت دریافت خدمات مراجعه کنند، اما در روند سنتی اینگونه نبود و یک فرد عادی باید در صف های طویل انجام خدمت می ایستاد و فرد دارای رانت به راحتی از طرق اتاق رئیس یک مجموعه فعالیت های مورد نیاز خود را پیگیری میکرد. در واقع برای دولت الکترونیکی فرقی نمی کند شما چه کسی هستید و آشنای شما کیست؛ زیرا در دولت الکترونیکی فرایند خدمترسانی برای همه یکسان انجام می شود.
به عنوان نمونه هم بد نیست بدانید که اگر امروز شاهد افشای فساد های گسترده در نظام بانکی کشور هستیم بخش مهمی از آن مدیون ثبت و ضبط اطلاعات در ابزارهای کنترلی و نظارتی فناورانه است والا شاید تا 10 ها سال بعد کسی هم از فسادهای اخیر مطلع نمیشد.
مهمترین مشکل دولت الکترونیکی چیست؟
کمالی:شاید اگر یک نقصان در دولت الکترونیکی وجود داشته باشد طبیعتا آن یک نقیصه بحث شکاف خدماتی و اطلاعاتی خواهد بود زیرا متاسفانه فعلا نفوذ بستر شبکه ارتباطی در تمام کشور یکسان نیست و تمام شهروندان بخصوص ساکنان مناطق محروم از خدمات ارتباطی پایدار و پر سرعت ارزان قیمت برخوردار نیستند لذا نمی توانند به مانند یک شهروند ساکن در کلان شهرها از اینترنت پرسرعت نسل 4 یا 4.5 استفاده کنند و در نتیجه از خدمات با کیفیت آموزشی و اطلاعاتی دولت الکترونیکی محروم می مانند.
برخیها مایل به الکترونیکی شدن تمام فرایندهای خدماتی دولت و نهادهای خدماتی نیستند زیرا معتقدند که الکترونیکی شدن مانع از بهره برداری آنها از رانت های مرتبط با خدمات می شود که طبیعتا در این حوزه باید با متخلفان واخلالگران برخورد جدی کرد و مدیران فساد ستیز را بر مسند ت گذاری آن دستگاهها قرار داد.
البته برای رفع این نقیصه هم چاره ای جز افزایش سرمایه گذاری ها و توسعه خدمات دسترسی به شبکه نداریم که فعلا با توجه به تحریمها باید با همکاری شرکت های دانش بنیان داخلی در این حوزه کار جهادی را آغاز کرد و برای تمام جمعیت ایران ارتباط پایدار را به ارمغان آورد.
از این نکته نیز نباید غفلت کرد که برخی ها مایل به الکترونیکی شدن تمام فرایندهای خدماتی دولت و نهادهای خدماتی نیستند زیرا معتقدند که الکترونیکی شدن مانع از بهره برداری آنها از رانت های مرتبط با خدمات می شود که طبیعتا در این حوزه باید با متخلفان و اخلالگران برخورد جدی کرد و مدیران فساد ستیز را بر مسند ت گذاری آن دستگاهها قرار داد.
تفاوت دولت الکترونیکی با دولت هوشمند چیست ؟
کمالی: مفهوم دولت هوشمند یا Smart Government یکی از مفاهیم جدید در حوزه حکمروایی دیجیتال است و بر خلاف رویکرد یکسویه دولت الکترونیکی معطوف به ارائه یکجانبه خدمات به شهروندان است در دولت هوشمند رابطه دولت و شهروندان تعاملی است و شهروندان هم می تواند از طریق بسترهایی ویژه به دولت و حکمرانان خود خدماتی را ارائه دهند.
یکی از مهمترین پایه های تمدن اسلامی ، تحقق و گسترش همه جانبه عدل و عدالت اسلامی در جامعه است و با توجه به فراگیر شدن تاثیر فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی بر زندگی شهروندان کشورمان به نظر می رسد که تحقق کامل دولت الکترونیکی و دولت هوشمند می تواند نقش مهم و تاثیرگذاری در گسترش عدالت شهروندی در کشور ما داشته باشد
بطور مثال در سطح یک شهر مدیران شهری می توانند با بهره گیری از فناوری های الکترونیکی اقدام به افزایش مشارکت شهروندان یا Citizen participation شهروندان در مدیریت شهری کنند که چند سال قبل در قالب پروژه شهر هوشمند بجستان واقع در استان خراسان رضوی گام هایی برای تحقق این مهم برداشته شد که از جمله آنها می توان به راه اندازی سامانه ایده شهر یا دریافت ایده های شهروندی از طریق فضای مجازی و ارائه موارد کاربردی و خلاقانه آن به مدیران شهری اشاره کرد.
بد نیست بدانید که امروز در برخی از پیشرفته ترین شهرهای جهان مدیران شهری و حتی دولت ها با بهره گیری از دولت هوشمند قبل از اتخاذ یک تصمیم مهم اقدام به جمع آوری نظرات و دیدگاه های شهروندان می کنند البته نه از طریق صندوق های رای.زیرا برگزاری آن پر هزینه و زمان بر است بلکه از طریق تلفن همراه شهروندان که از طریق آن امکان دسترسی آنی به نظرات افکار عمومی وجود دارد، لذا به این راهکار هوشمندانه دموکراسی الکترونیکی یا E-Democracy هم گفته می شود.
و سخن پایانی .
کمالی: یکی از مهمترین پایه های تمدن اسلامی، تحقق و گسترش همه جانبه عدل و عدالت اسلامی در جامعه است و با توجه به فراگیر شدن تاثیر فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی بر زندگی شهروندان کشورمان به نظر می رسد که تحقق کامل دولت الکترونیکی و دولت هوشمند می تواند نقش مهم و تاثیرگذاری در گسترش عدالت شهروندی در کشور ما داشته باشد و از وقوع بسیار از تخلفات اداری و اقتصادی پیشگیری و جلوگیری کند البته تحقق این آرمان منوط به راه اندازی کامل شبکه ملی اطلاعات با تکیه بر توان داخلی و بومی جوانان متخصص ایرانی است لذا اگر امروز اولویت نظام مقابله با فاسد و برقراری عدالت همه جانبه است تمام مسؤولان و شرکت های دانش بنیان خصوصی بایستی با همراهی روسای قوای سه گانه با تمام ظرفیت های در دسترس خود به راه اندازی شبکه ملی اطلاعات کمک کنند.
به گزارش خبرگزاری فارس، نوید کمالی نوشت: با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در ایالات متحده امریکا ت مهار ایران به یکی از مهمترین اولویت های ت خارجی آمریکا بدل شد و حتی ترامپ در راستای پیشبرد سریعتر آن و خارج از تمام ضوابط و قوانین بینالمللی دست به ایجاد کمپین فشار حداکثری علیه ملت ایران زد.
دولت آمریکا پس از خروج یکجانبه از توافق هسته ای سال 2015 یا همان برجام، در قالب کمپین فشار حداکثری یا همان maximum pressure campaign که از آن به عنوان سخت ترین و پیچیده ترین کارزار تحریمی آمریکا علیه یک کشور مستقل جهان یاد میشود تلاش کرد تا با تحدید منافع و منابع اقتصادی و ی ایران هزینه تعامل و ارتباط با کشورمان را برای کشورهای جهان به شکل بی سابقه ای افزایش دهد بطوری که حتی خریداران غربی نفت ایران که غالبا جز متحدین و شرکای اقتصادی سنتی آمریکا محسوب می شوند نیز در معرض تحریم های سنگین اقتصادی قرار گرفتند بطوری که افزایش نگرانی ها از اعمال مجازت های تنبیهی آمریکا حتی اتحادیه اروپا را نسبت به پیامدهای بازسازی و تقویت روابط اقتصادی با کشورمان دچار نگرانی کرد که یکی از تبعات مهم به تعویق افتادن راه اندازی عملیاتی کانال تبادل مالی ویژه بین ایران و این اتحادیه یا همان INSTEX است.
با این حال بازگشت ثبات اقتصادی نسبی به کشور حکایت از ناکارآمدی تحریمهای حداکثری آمریکا علیه ملت ایران دارد لذا کابینه ترامپ با اطلاع از ناکارآمدی تحریم های ضد ایرانی با یک رویکرد جدید تلاش دارد تا با تشدید جنگ روانی ضد ایرانی خود، رنگ و بوی وجود یک تهدید نظامی بالقوه را هم به آن بیفزاید، البته این فضاسازی نیازمند خلق رویدادهای ویژه ای بود که سازمان سیا از طریق بخش عملیات ویژه خود موسوم به Black Ops یا "عملیات سیاه" انجام آن را بر عهده گرفت.
در عملیات های سیاه ماموریت ویژه، خرابکاری و بدنام سازی کشور هدف است که در ماجرای انفجارهای بندر فجیره و سواحل بندر جاسک شاهد اجرای این عملیات با همکاری رسانه های آمریکایی و اروپایی بودیم البته سابقه انجام این دست عملیات ها علیه ملت ایران به سال ها قبل باز می گردد زیرا در سال 2007 رومه دیلی تلگراف در یک گزارش ویژه از دستور جورج بوش مبنی بر صدور مجوز استفاده از عملیات سیاه علیه ایران پرده برداشت اما این بار پس از گذشته یک دهه از دستور بوش هدف از عملیات سیاه ایجاد همراهی افکار عمومی جهان برای تشدید حضور نظامی امریکا در خلیج فارس به عنوان بزرگترین آبراه انتقال انرژی جهان است.
در ادامه هم وقوع ماجرای هدف قرار گرفتن پهباد فوق پیشرفته آمریکایی موسوم به گلوبال هاوک توسط سامانه های پدافندی ایران و توقیف کشتی نفت کش قانون شکن انگلیسی در تنگه هرمز موجب شد تا دولت آمریکا با همراهی شرکای عبری-عربی و غربی خود بصورت رسمی از طرح ایجاد ائتلاف نظامی دریایی در خلیج فارس و تنگه هرمز رونمایی کند.
بنا بر اظهارات رسمی مقامات کاخ سفید، دولت آمریکا بر مبنای این طرح در تلاش است تا با مشارکت همپیمانان خود ائتلافی نظامی را برای حفاظت از منافع غرب در تنگه هرمز و باب المندب تشکیل دهد که در این رابطه ژنرال جوزف دانفورد به عنوان بالاترین مقام نظامی آمریکا خبر از رایزنی بین المللی کاخ سفید برای ایجاد سازوکاری جهت اسکورت کشتیهای تجاری در تنگه هرمز و بابالمندب داده است.
بر اساس این طرح قرار است که مسئولیت نظارت ، تجسس و تأمین کشتیهای تجاری عبوری از تنگه هرمز و باب المندب بر عهده نیروی دریایی آمریکا باشد و سایر کشورهای عضو ائتلاف مسئولیت گشتزنی در اطراف کشتیهای تجاری در حال تردید در این دو آبراه را بر عهده داشته باشند.
این تحولات اخیر منطقه ای حکایت از تقلای دونالد ترامپ برای ایجاد راهی جدید جهت مهار منابع درآمدی ایران دارد از این رو وی می کوشد تا متحدان سنتی آمریکا را به ایجاد یک ائتلاف نظامی دریایی علیه ایران تشویق و تحریک کند هر چند که تاکنون کشورهایی زیادی از جمله آلمان ، ژاپن و اسپانیا مخالفت خود با حضور در این ائتلاف دریایی را اعلام کرده اند.
البته با رصد رسانه های داخلی آمریکا به این نکته پی می بریم که با توجه به در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا هدف از تاکید کاخ سفید بر ایجاد یک ائتلاف بین المللی بیشتر جنبه های تبلیغاتی و انتخاباتی آن است زیرا با توجه به رویکرد تبلیغاتی ترامپ مبنی بر اولویت دار بودن منافع داخلی آمریکا بر مسائل خارجی، وی نمی خواهد که در جریان مناظرات انتخاباتی متهم به عدول از این ت اقتصادی و حیف و میل بودجه در حوزه های غیر ضروری نظامی و امنیتی شود.
به نظر می رسد که تاکید دولت آمریکا بر ایجاد این ائتلاف نظامی وجه دیگری هم دارد و آن اقدامی در جهت پیشبرد ت سلطه جویانه افزایش سلطه آمریکا بر روند انتقال انرژی و مهار چین در جنگ تجاری تعرفه ها با استفاده از سلاح نفت است تا به نوعی اعتبار مخدوش شده آمریکا در اذهان کشورهای خریدار امنیت از این کشور را احیاء کند.
البته ایجاد این ائتلاف دریایی هزینه های زیادی برای مشارکت کنندگان در آن خواهد داشت که اولین و مهمترین آن تشدید تنش ها و افزایش احتمال وقوع برخورد نظامی بین دو طرف درگیر در منطقه است.
از سوی دیگر بدلیل عدم تعهد شرکتهای بیمه گر به پرداخت هزینه های ناشی از وقوع ضد و خورد نظامی در خلیج فارس، هزینه بیمه شناورهای عبوری از تنگه هرمز افزایش بی سابقه و تقریبا ده برابری یافته است و با توجه بر تاکید دولت آمریکا بر اامی بودن تأمین نیرو انسانی ائتلاف توسط اعضای آن و اعزام کشتیهای نظامی ویژه اسکورت نفتکش ها و کشتی های تجاری توسط آنها در عمل عضویت کشورها در این ائتلاف نظامی دریایی متضمن هزینههای سنگین و غیر قابل پیشبینی شده است که همه اینها عضویت در ائتلاف دریایی را برای همپیمانان آمریکا به گزینه ای سخت و نامطلوب بدل کرده است.
از این رو با توجه به عدم وابستگی شدید شرکای اروپایی آمریکا به نفت خاورمیانه و همچنین مخالفت چین و روسیه با این ت به ظاهر ی-نظامی اما اقتصادی آمریکا که بیشتر جنبه افزایش سیطره آمریکا بر مهمترین آبراه انتقال انرژی جهان را دارد به نظر می رسد که این ائتلاف به سرانجام مطلوب و مورد نظر کاخ سفید نخواهد رسید و در صورت تشکیل نمادین آن که رسانه های آمریکایی به طنز نام ائتلاف تک نفره یا coalition of one بر آن نهاده اند تنها برای مدت محدودی دوام خواهد داشت و در دراز مدت نخواهد توانست به عنوان یک تهدید دائمی در راستای مهار و تحدید منافع ملت ایران عمل کند
صبح صادق- نوید کمالی/ در طول تاریخ پر شکوه چهل ساله انقلاب اسلامی نمیتوان روزی را یافت که ایران اسلامی دمی را فارغ از تهدیدات و فشارهای دشمنان داخلی و خارجی گذرانده باشد؛ با این حال واکاوی حوادث تلخ و شیرین گوناگون چهل سال گذشته به صورت واضح و مبرهن این واقعیت را برای هر مخاطبی هویدا میکند که انقلاب اسلامی به پشتوانه اراده ملت انقلابی خود همواره پیروز میدان نبرد جبهه خیر و شر بوده و خواهد بود. در این باره امام خمینی(ره) به همین مضمون فرمودهاند که اگر مردم و اراده و عزم آنان نبود، انقلاب پیروز نمیشد؛ بنابراین در دوران زعامت رهبر معظم انقلاب(حفظهالله) نیز آن چیزی که سبب حفظ و ثبات انقلاب در کوران بحرانها و توطئههایی از جنس فتنه ۸۸ شد، اراده ملت ایران در حفاظت از انقلاب و دستاوردهای آن بود. برای اثبات این مدعا و درک نقش و اهمیت اراده ملت ایران در مقابله با توطئههای دشمنان انقلاب اسلامی تنها کافی است که نگاهی به مهمترین تحولات اخیر منطقه داشته باشیم تا به صورت مشهود به اهمیت فاکتور اراده» یا Volition ملت ایران در تحقق پیروزیها و تأمین منافع ملی کشورمان پی ببریم.
کاهش تعهدات برجامی
افکار عمومی ایران و جهان پس از خروج یکجانبه دولت آمریکا از توافق هستهای موسوم به برجام یا JCPOA شاهد تضعیف پی در پی این توافق از سوی دونالد ترامپ، رئیسجمهور تمامیت خواه آمریکا بود؛ آن هم در شرایطی که سایر اعضای اروپایی باقیمانده در برجام برخلاف مواضع رسانهای خود هیچ اقدام روشن و مشخصی را برای حفاظت از بنیان توافق هستهای و منافع حداقلی برجام برای طرف ایرانی پیگیری نکردند و در عمل موضعی انفعالی را در مواجهه با تحریمهای گسترده و پیچیده اقتصادی کاخ سفید علیه ملت ایران و خریداران نفت کشورمان در پیش گرفتند.
در نتیجه این رویکرد انفعالی و تحققنیافتن تعهدات طرف غربی، دولتمردان کشورمان در راستای حفظ منافع ملی کشورمان، راهبرد بازگشت مرحلهای به وضعیت پیش از توافق هستهای را در صورت اجرا نشدن تعهدات طرف غربی در پیش گرفتند و در اولین گام عملی عبور از محدودیت میزان نگهداری مواد هستهای و آبسنگین را مطرح کرده و در گام دوم کاهش تعهدات برجامی نیز عبور از محدودیت ۶۷/۳ درصدی غنیسازی و راهاندازی راکتور اراک را اعلام کردند.
اعلام طرح گام به گام کاهش تعهدات برجامی به طور صریح این پیام را به طرف غربی توافق هستهای منتقل کرد که دولت و ملت ایران انجام یکطرفه تعهدات هستهای را قبول نداشته و تنها زمانی به تعهدات برجامی خود پایبند خواهند بود که طرف غربی نیز به آنچه تعهد کرده پایبند باشد.
نشریه Hill کنگره آمریکا در این باره مینویسد: به رغم افزایش شدید تنشها میان ایالات متحده و ایران، مخاطب اصلی ایران در نقض برجام اتحادیه اروپاست؛ زیرا ایالات متحده از توافق خارج شده و تحریمهای شدیدی علیه ایران اعمال کرده و سبب شده بسیاری از سرمایهگذاران خارجی از ایران خارج شوند؛ از این رو تهران قادر نیست از مزایای اقتصادی وعده داده شده در توافق سال ۲۰۱۵استفاده کند؛ بنابراین با اجرای طرح کاهش گام به گام تعهدات برجامی از اروپا خواسته است در عمل اقدامی برای حفظ برجام و منافع آن انجام دهد؛ از این رو اتحادیه اروپا با مشاهده عزم ایران در کاهش تعهدات برجامی تلاش کرد تا به رغم تحریمهای ایالات متحده با ایجاد ساز و کار جدید مالی موسوم به INSTEX بتواند تجارت خود با ایران را ادامه دهد.
همانگونه که این نشریه آمریکایی اذعان دارد، اراده ملت ایران در مقابله با زیادهخواهیهای طرف غربی موجب شد تا اتحادیه اروپا برای ممانعت از فروپاشی برجام به اقداماتی از جمله ایجاد کانال ویژه تبادلات مالی بپردازد.
شکار گرانقیمتترین پهپاد
بامداد پنجشنبه ۳۰ خردادماه خبر انهدام پیشرفتهترین پهپاد جاسوسی ارتش آمریکا از سوی سامانه پدافندی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حوالی کوه مبارک» استان هرمزگان، فضای رسانهای دنیا را با تکانهای خبری مواجه کرد؛ تکانهای که فضای محاسباتی جامعه جهانی را در حوزههای گوناگون نظامی، ی، حقوقی و… جمهوری اسلامی ایران و دشمنان منطقهای و بینالمللیاش با متغیرهایی مبهم مواجه کرد؛ متغیرهایی که در هیچ معادله امنیتی، نظامی، ی و حقوقی احتمالی و پیش رو پاسخی برای آن وجود نداشت؛ رویدادی که ابهام عملیاتی و رویکردی آن در مواضع متناقض، دوگانه و مناقشهآمیز ایالات متحده و همپیمانان عربی و غربی او کاملاً هویدا بود.
در این باره اولریکه فرانکه»، عضو شورای اروپایی روابط خارجی آمریکا (ECFR)، در یادداشت خود در سایت Wired با اشاره به پیچیدگی و پرهزینه بودن پروژه این پهپاد جاسوسی نوشت: از دست دادن یک پهپاد گرانقیمت گلوبال هاوک خسارت بزرگی برای آمریکاست؛ به ویژه به این دلیل که تصور میشد این پهپاد طوری طراحی شده که در ارتفاع بسیار بالا پرواز کند و آسیبناپذیر باشد. این تحلیلگر بینالمللی همچنین تأکید کرد: از دست دادن این پهپاد که احتمالاً جدیدترین نسخه از گلوبال هاوک بوده، ضربه بزرگی به اعتبار آمریکا زده است و حتی ممکن است بازار صادرات این پهپادهای جاسوسی را دچار مشکل کند.
توقیف نفتکش قانونشکن انگلیسی
در آخرین روزهای تیرماه، یک نفتکش انگلیسی به نام استنا ایمپرو» (Stena impero) به دنبال نقض قوانین بینالمللی دریانوردی در تنگه هرمز توقیف شد. این نفتکش در حالی که از سوی ناو جنگی اچ.ام.اس مونتروز بریتانیا همراهی میشد، در طول مسیر عبور از تنگه هرمز به صورت غیرمجاز وارد آبهای سرزمینی کشورمان شد و همزمان علاوه بر عدم تمکین به هشدارهای رادیویی کشورمان سامانه مکانیاب خود را خاموش کرد؛ آن هم با این تصور که به دلیل هویت انگلیسی خود با هیچ برخورد تند قانونی مواجه نخواهد شد؛ اما برخلاف تصور ناوبران این نفتکش، با هماهنگی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این کشتی توقیف و به سمت لنگرگاهی در بندرعباس هدایت شد!
بدونشک مشابه این رویداد (توقیف نفتکش انگلیس) را نمیتوان در طول تاریخ معاصر جهان مشاهده کرد؛ زیرا در طول سده اخیر کشورهایی از جمله انگلیس و آمریکا همواره به منزله قدرتهای برتر نظامی و ی جهان بر دریاها حکمروایی کرده بودند و هیچگاه اینگونه به دلیل تخلفات قانونی خود مؤاخذه و تحقیر نشدهاند.
در این باره رومه انگلیسی Independent نیز گزارش ویژهای منتشر کرد و نوشت: اقدام ایران برای توقیف نفتکش بریتانیایی در تنگه هرمز اقدامی اجتنابناپذیر و تاوانی بود که دولت انگلیس با بیفکریاش داد.
این رومه در پایان با اشاره به ماجرای توقیف نفتکش ایرانی در تنگه جبلالطارق ادامه داد: چطور نخستوزیر، کابینه و کارمندان ارشد دولت فکر کردند این تقابل با ایران میتواند با چیزی کمتر از یک پاسخ تحقیرآمیز برای بریتانیا پایان یابد!
جمعبندی
امروز آمریکا عملاً وارد نبرد ارادهها با ایران شده است که رهبر معظم انقلاب از آن با عنوان جنگ ارادهها» نام میبرند. در حقیقت جنگ ارادهها توصیف رهبر معظم انقلاب از شرایط کنونی روابط ایران و آمریکاست؛ به طوری که دشمن میکوشد از طریق زور و فریب اراده ملت ایران را در این نبرد تضعیف کند.
به هر حال روشن است که جنگ اقتصادی، ی، فرهنگی، جنگ سرد و… همگی ذیل جنگ ارادهها قرار گرفتهاند. مقاومت و ایستادگی تنها راه موفقیت و پیروزی در این نبرد است که تاکنون به شکست دشمن منجر شده است.
گروه علمی و دانشگاهی خبرگزاری فارس، پیام رسانهای بومی و جایگزینی شبکه های اجتماعی داخلی به جای تلگرام از دغدغههایی است که هنوز راه حل مناسبی برای آن پیدا نشده است. تاکنون با صاحب نظران عرصه فناوری اطلاعات گفتوگو کردیم اما نظر پژوهشگران جوان و فعال در عرصه فضای مجازی و نگاهی که به این موضوع دارند، می تواند جذاب باشد.
به همین منظور با نوید کمالی کارشناس فضای مجازی، مدرس و پژوهشگر حوزه فناوری اطلاعات گفت وگو کردیم. در ادامه متن این گفت وگو را می خوانید:
زمان نامناسب برای ورود پیامرسانهای داخلی به عرصه رقابت
فارس: فعالیت پیامرسانها در سالهای گذشته را چگونه ارزیابی میکنید؟
کمالی: اولین مسالهای که در حوزه فعالیت پیامرسانها باید توجه کنیم این است که ورود آنها به فضای رقابت درست زمانی اتفاق افتاد که محصولات خارجی بازار مصرف ایران را اشغال کرده بودند در آن زمان به این فکر افتادیم که تصرف بازار شبکههای اجتماعی خارجی تهدید است.
به همین منظور نهادهای بالا دستی سعی کردند تا نسخه بومی پیامرسانها را تولید کنند، این در حالی بود که کاربران از نسخههای خارجی استفاده میکردند و از این پیامرسانها رضایت داشتند.
فارس: چه عاملی باعث شد تا پیامرسانهای داخلی به طور مطلوب نتوانند جایگزین تلگرام شوند؟
کمالی: ورود دیرهنگام پیامرسانهای داخلی درست در زمانی که تلگرام مخاطبان زیادی را در ایران بدست آورده بود باعث شد تا شرایط جذب مخاطب برای آنها سخت شود؛ همچنین تعدد پیامرسانهای بومی که به مخاطب عرضه شد موجب شد تا تمرکز روی یک پیامرسان وجود نداشته باشد.
فارس: تعدد پیامرسانهای بومی چگونه موجب ناکامی استفاده از پیامرسانهای ایرانی شد؟
کمالی: وقتی تعداد پیامرسانهای داخلی معرفی شده به مردم زیاد شد، تمرکز فنی دولت و مجموعههای مرتبط به چند پیامرسان معطوف شد و همین امر موجب شد تا یک پیامرسان با قدرت هرچه تمامتر در صحنه رقابت با تلگرام ظاهر نشود لذا قدرت و تجهیزات بین چند پیامرسان تقسیم شد و ظرفیت بخش خصوصی نیز به طور کامل استفاده نشد و نتیجه این دو عامل به شکست پروژه جایگزینی پیامرسانهای بومی به جای تلگرام انجامید.
یکی از مشکلاتی که این پیامرسانها داشتند این بود که یک پیام پس از ارسال در همان لحظه به مخاطب نمیرسید و شاید یک روز زمان برای ارسال آن به مخاطب لازم بود که اینها ناشی از مشکلات زیرساختی بود. اما اگر تمام قدرت دولت و نهادهای مرتبط برای ایجاد زیرساخت یک پیامرسان متمرکز میشد هرگز شاهد چنین مشکلاتی نبودیم و همزمان میتوانستیم به توسعه پیامرسان فکر کنیم.
کمالی: همین موضوع باعث شد تا محصولات و خدماتی که توسط اپلیکیشنهای داخلی ارائه میشد رضایت مخاطب را جلب نکند و پایداری بالایی میزان مخاطبین شبکههای اجتماعی ایرانی نداشته باشند. در صورتی که میتوانستند این پیامرسانها در زمان مناسب رونمایی شده و جایگزین شوند.
فارس: به نظر شما مشکلاتی که پیامرسانهای داخلی داشتند باعث عدم استقبال مردم نشد؟
کمالی: بله؛ یکی از مشکلاتی که این پیامرسانها داشتند این بود که یک پیام پس از ارسال در همان لحظه به مخاطب نمیرسید و شاید یک روز زمان برای ارسال آن به مخاطب لازم بود که اینها ناشی از مشکلات زیرساختی بود. اما اگر تمام قدرت دولت و نهادهای مرتبط برای ایجاد زیرساخت یک پیامرسان متمرکز میشد هرگز شاهد چنین مشکلاتی نبودیم و همزمان میتوانستیم به توسعه پیامرسان فکر کنیم.
پوستههای تلگرام، آفت جان پیامرسان بومی شد
فارس: وجود هاتگرام و تلگرام طلایی را چطور ارزیابی میکنید؟
کمالی: پوستههای غیررسمی تلگرام در شرایطی ایجاد شدند که مردم با فیلتر ناگهانی تلگرام به سمت استفاده از پیامرسانهای داخلی سوق پیدا کرده بودند اما هاتگرام و طلاگرام و پوستههای این چنینی تلگرام مجالی برای استفاده دوباره از تلگرام ایجاد کردند چرا که مردم وقتی میدیدند میتوان با یک اپلیکیشن دوباره از همان خدمات تلگرام استفاده کنند دیگر از پیامرسان داخلی با مشکلاتی که داشت استقبال نمیکردند.
قانون مبارزه با جرائم سایبری مربوط به سال 88 است؛ در حالی که باید قوانین در این حوزه به روز رسانی شود؛در سال 88 با موضوعاتی نظیر واقعیت افزوده و پیامرسانهای متعدد روبرو نبودیم لذا در قوانین سایبری نیاز به روزآمدسازی با پدیدههای نو داریم. همین موضوعات منجر شد تا پروژه پیامرسان داخلی نتواند با موفقیت به اتمام برسد و بازار شبکههای اجتماعی ایران نیز اکنون در دست پیامرسان خارجی است.
فارس: چه قانونی؟
مشکل این است که ما نیامدیم به شکل قانونی و مناسب برای اعتماد سازی مخاطب فعالیت کنیم، قانونی هم برای این اعتمادسازی وجود نداشت.
کمالی: در کشورهای مختلف دنیا حتی اتحادیه اروپا قانونی با تحت عنوان حفاظت از حریم خصوصی دیجیتال کاربران وضع شده که این قانون به کاربران کمک میکند در صورتی که متوجه شوند پیامرسانی که در حال استفاده از آن هستند از اطلاعاتشان سوء استفاده میکند سریع به مرجع قانونی رجوع کرده و از آن پیامرسان شکایت میکنند.
قوانین کهنه سایبری نیاز به بازنگری دارد
متاسفانه در ایران چنین قانونی وجود ندارد و قانون مبارزه با جرائم سایبری مربوط به سال 88 است؛ در حالی که باید قوانین در این حوزه به روز رسانی شود؛در سال 88 با موضوعاتی نظیر واقعیت افزوده و پیامرسانهای متعدد روبرو نبودیم لذا در قوانین سایبری نیاز به روزآمدسازی با پدیدههای نو داریم. همین موضوعات منجر شد تا پروژه پیامرسان داخلی نتواند با موفقیت به اتمام برسد و بازار شبکههای اجتماعی ایران نیز اکنون در دست پیامرسان خارجی است.
فیلترینگ بدون آگاه سازی مخاطب یک پروژه شکست خورده است
فارس: به نظر شما فیلترینگ راه حل مناسبی است؟
کمالی: موضوع ایجاد محدودیت برای هدایت کاربران به یک سمت مدنظر دولت یک پروژه شکست خورده است چرا که این پروژه فیلترینگ در هر کشوری که اعمال شده با شکست مواجه شده مگر آنکه با آگاهسازی مخاطب و بالا بردن سواد رسانهای بتوانیم مردم را از دلایل فیلترینگ آگاه کنیم.
همچنین فیلتر کردن محتوا از طریق فنی باعث میشود دشمنان و رقبای منطقهای با ایجاد راههایی برای دور زدن فیلتر روی کشور سرمایه گذاری کنند و تکنولوژیهای عبور از فیلتر را در اختیار مردم قرار دهند با این کار دسترسی به بار ترافیکی کشور به کشورهای دیگر سپرده میشود و آنها با استفاده از این اطلاعات میتوانند سلیقه و ذائقه مردم با بشناسند و از عملیات روانی برای تاثیرگذاری در افکار عمومی استفاده کنند.
در کشور چین نرمافزار وی چت به عنوان نرم افزار مرجع برای تمامی مردم چین در نظر گرفته شد بر همین اساس چینیها برای استفاده از خدمات مختلف از قبیل خدمات بانکی و شهروندی باید نرمافزار وی چت را روی گوشی تلفن همراه خود نصب میکردند تا بتوانند از خدمات دولت بهرهمند شوند . همین امر باعث شد تا وی چت توسعه و تمرکز بیشتری پیدا کند و حالا به عنوان پیامرسان ملی چین شناخته میشود.کمالی: به نظر میرسد این کار توفیق بیشتری نسبت به معرفی چند پیامرسان بومی دارد چرا که وقتی یک بستر معرفی میشود بخش خصوصی و دولت نیز میتواند حمایت مالی و تکنولوژی خوبی از پیامرسان انجام دهد. اما معرفی پوستههای تلگرام این موضوع را با مشکل مواجه کرد. طبیعتا اگر این ت غیرهوشمندانه اتفاق نمی افتاد شاهد نتیجه دیگری بودیم.
فارس: با اجماع پیامرسانهای داخلی و ارتباط آنها با یکدیگر موافقید؟
کمالی: این موضوع که اگر یک شخص یک نوع پیامرسان را بر روی گوشی تلفن همراه داشته باشد و شخص دیگری با یک پیامرسان دیگر بتواند به وی پیام دهد مشکلات و هزینه های بالایی را در پی دارد.البته اکنون به این نتیجه رسیدیم که توانمندسازی پیامرسانهای بومی میتواند به اقتصاد کشور نیز کمک کند. به عنوان مثال در کشور چین نرمافزار وی چت به عنوان نرم افزار مرجع برای تمامی مردم چین در نظر گرفته شد بر همین اساس چینیها برای استفاده از خدمات مختلف از قبیل خدمات بانکی و شهروندی باید نرمافزار وی چت را روی گوشی تلفن همراه خود نصب میکردند تا بتوانند از خدمات دولت بهرهمند شوند. همین امر باعث شد تا وی چتتوسعه و تمرکز بیشتری پیدا کند و حالا به عنوان پیامرسان ملی چین شناخته میشود.
اگر ما نیز در موضوع پیامرسانها چنین کاری را انجام دهیم دیگر نیازی به اجماع پیامرسانها وجود ندارد چرا که این کار هزینههای زیادی را هم به پیامرسانها و هم به دولت وارد میکند. از لحاظ فنی نیز برای ایجاد زیرساخت لازم در جهت تحقق این کار هزینه و انرژی و زمان زیادی میطلبد لذا به نظر میرسد این کار نمیتواند موفقیت را برای تگذاران و پیامرسانهای داخلی به همراه بیاورد.
چند ماه قبل اعلام شد که سه پیامرسان سروش، گپ و بله به عنوان سه پیامرسان مورد حمایت نهادهای دولتی هستند که به صورت رسمی میتوان از آنها استفاده کرد. البته زمزمههایی در این خصوص وجود دارد که بعد از مدتی بعضی از این پیامرسانها حذف شده و درنهایت از یک پیامرسان به عنوان پیامرسان بومی حمایت میشود. اما اگر این کار از همان ابتدا انجام میشد دیگر نیاز به صرف این میزان هزینه و زمان در این بازار پررقابت فناوری نبود.
فارس: حمایت از چند پیامرسان داخلی راهکار مناسبی نیست ؟
کمالی: اتفاقاً چند ماه قبل اعلام شد که سه پیامرسان سروش، گپ و بله به عنوان سه پیامرسان مورد حمایت نهادهای دولتی هستند که به صورت رسمی میتوان از آنها استفاده کرد. البته زمزمههایی در این خصوص وجود دارد که بعد از مدتی بعضی از این پیامرسانها حذف شده و درنهایت از یک پیامرسان به عنوان پیامرسان بومی حمایت میشود. اما اگر این کار از همان ابتدا انجام میشد دیگر نیاز به صرف این میزان هزینه و زمان در این بازار پررقابت فناوری نبود.
دور شدن پیام رسانهای بومی از هدف اصلی
فارس: در مجموع عملکرد پیامرسانهای داخلی را چگونه ارزیابی میکنید؟
کمالی:متاسفانه نهادهای مرتبط با فعالیت پیامرسانهای داخلی به خوبی از این پیامرسانها حمایت نکردند در همان ابتدای فیلترینگ تلگرام مخاطبان به شدت به سمت پیامرسان بومی گرایش پیدا کردند چرا که این پیامرسانها در ابتدای کار با ارائه تسهیلاتی نظیر اینترنت رایگان توانسته بودند مخاطبان را به خود جلب کنند اما در مسیر کار ناگهان این تسهیلات حذف شد و حمایتها و وعدههای داده شده ارائه نشد که همه این مسائل منجر شد تا این پیامرسانها گام به گام از مسیرشان دور شوند.
حمله تروریستی داعش از عواقب استفاده از تلگرام بود
فارس: حمایت وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات از پیامرسانهای داخلی را کافی میدانید؟
کمالی: وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات به عنوان نهاد متولی برای پیشرفت حوزه فناوری اطلاعات در کشور از ابتدا تلاش کرد تا مردم به سمت پیامرسانهای بومی و ملی سوق پیدا کنند. همچنین مشکلات و نیازهای پیامرسانهای داخلی را بررسی و به دنبال جایگزینی آنها به جای تلگرام بودند. اما مشکل از اینجا شروع شد که اختلاف نظر بین این موضوع وجود داشت که آیا تلگرام از سبد مخاطب حذف شده است یا نه؟ چرا که پیش از این تلگرام به عنوان یک بستر ارتباطی بین شهروندان اطلاعات آنها را رد و بدل میکرد وهمین امر موجب شده بود تا سرویسهای جاسوسی و مجرمین از آن استفاده کنند چنان که عملیات تروریستی داعش در مجلس شورای اسلامی نیز در بستر تلگرام صورت گرفت.
طبیعتا همه کشورها به محض تهدیدات این چنینی سعی میکنند تا موضوع را رفع کنند ما نیز برای این کار تلاش کردیم اما در ابتدا رقیب بومی مناسبی برای تلگرام نداشتیم و در این حالت اگر تلگرام را حذف میکردیم باز هم مردم به سمت یک پیامرسان خارجی دیگر سوق پیدا میکردند.
چنانچه تجربه فیلتر وایبر را داشتیم که مردم و مخاطبان به سمت چند پیامرسان خارجی سوق پیدا کردند اما وقتی مخاطبان دیدند که تلگرام یک بستری است که آماده پذیرش حجم بالای مخاطب را دارد دیگر پیامرسانهای خارجی را رها کرده و عضو تلگرام شدند. به همین دلیل تلگرام کاربران بیشتری را در ایران و غرب آسیا پیدا کرد.
وقتی تلگرام فیلتر شد برای آن پوستههای مختلفی تعریف کردند که امکان نظارت نسبی را برای دولت فراهم میکرد. این کار برای این موضوع انجام شد تا بتوانند به تدریج پیامرسانهای بومی را جایگزین کنند اما حفظ پوستههای تلگرام نه تنها باعث شد که مردم از این نرمافزار و اپلیکیشن دل نکنند بلکه رقابت را برای پیامرسانهای داخلی سختتر کرد.
فارس: به نظر شما جایگزین مناسبی برای تلگرام ارائه شده است؟
کمالی: با وجود آنچه که تاکنون مشاهده کردیم تاکنون نتوانستند بستر یک جایگزین قوی و قدرتمند را برای تلگرام فراهم کنند؛ حتی اگر این بستر جایگزین وجود داشته اما به دلیل حذف خدمات ویژه مانند اینترنت رایگان و برخی تسهیلات اقبال زیادی نسبت به آن جایگزینی نشان داده نشده است.
به تجربیات موفق جهانی رجوع کنیم
فارس: به نظر شما راهکار چیست؟
کمالی: با بررسی برخی از تجربیات موفق جهانی متوجه میشویم که باید تغییراتی در موضوع حمایت و استفاده از پیامرسانهای داخلی ایجاد کنیم اولین موضوع این است که باید بخش خصوصی را تقویت کرد چرا که در این بخش جوانان متخصصی حضور دارند که در حوزه فناوری فعال هستند اگر میخواهیم در حوزه فناوری اطلاعات حرفی برای گفتن داشته باشیم باید از شرکتهای دانش بنیان علیالخصوص شرکتهای فعال در حوزه پیامرسانهای بومی حمایت کنیم. همچنین باید از لحاظ بودجهای نیز این پیامرسانها دغدغهای نداشته باشند.
فارس: یعنی دولت به آنها بودجهای اختصاص دهد؟
کمالی: بله؛ باید مجلس و دولت یک تصمیم قاطع بگیرند و بودجه مناسب و مشخصی را برای مسیرهای نوین ارتباطی اختصاص دهند؛ یکی از مهمترین موضوعات به خصوص در انتخابات مجلس شورای اسلامی همین پیامرسانها هستند که اگر به آنها توجه شود میتواند کمک زیادی به برگزاری یک انتخابات مطلوب کند.
اگر میخواهیم در حوزه فناوری اطلاعات حرفی برای گفتن داشته باشیم باید از شرکتهای دانش بنیان علیالخصوص شرکتهای فعال در حوزه پیامرسانهای بومی حمایت کنیم. همچنین باید از لحاظ بودجهای نیز این پیامرسانها دغدغهای نداشته باشند.
فارس: ارائه وام به شرکت های دانشبنیان به این موضوع کمک میکند؟
کمالی: متاسفانه حمایت از طریق ارائه وام باعث میشود که تنها برخی از این شرکت ها از این تسهیلات استفاده کنند و منجر به ایجاد رانت میشود اما تخصیص بودجه به شرکتهای دانشبنیان و دارای ایدههای خوب در حوزه پیامرسانهای داخلی میتواند تا حدودی مشکلات این قشر را برطرف کند.
فارس: و سخن آخر.
کمالی: حمایت از شرکتهای دانشبنیان فعال در حوزه فناوری اطلاعات و بخصوص پیامرسانها و حمایت رسمی دولت و مجلس و اختصاص بودجه به فناوریهای نوین ارتباطی تنها راهی است که میتواند به فعالیت و حیات این پیامرسانها کمک کند.
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا روز پنجشنبه گذشته پیش از شروع سخنرانی خود در یک نشست خبری اعلام کرد که یک فروند پهپاد ایرانی توسط ناو نظامی این کشور در تنگه هرمز ساقط شده است.
بنا بر ادعای رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا این پهپاد به فاصله تقریبا ۱۰۰۰ متری شناور نظامی ترابری یواساس باکسر USS Boxer که 28 سال از تاریخ ساخت آن می گذرد نزدیک و موجب تهدید امنیت خدمه آن شده بود!
وی در ادامه ادعاهای توطئه آمیز ضد ایرانی خود از کشورهای دنیا هم خواست تا با تقویت حضور نظامی خود در منطقه از کشتیهای تجاریی که از تنگه هرمز عبور میکنند، حفاظت کنند!
البته پیش از این موضع گیری پیشتر، عباس عراقچی، معاون وزارت خارجه کشورمان نیز در حساب توییتری خود سرنگونی پهپاد را تکذیب کرده و نوشته بود: "ما هیچ پهپادی را نه در تنگه هرمز و نه هیچ جای دیگر از دست ندادهایم، نگرانم که ناو یو اس اس باکسر اشتباهی یکی از پهپادهای خودشان را هدف قرار داده باشد."
طبیعتا با توجه به عدم انتشار هرگونه تصویر و یا سندی در رابطه با هدف قرار گرفتن یک پهپاد ایرانی در آب های خلیج فارس به خوبی می توان این ادعای آمریکایی ها را تکذیب و رد کرد هر چند که پنتاگون نیز با انتشار یک بیانیه رسمی اصرار بر تایید آن دارد!
حال با توجه به این ماجرا این سوال مرطح می شود که چرا ترامپ و نهادهای نظامی وابسته به دولت آمریکا از جمله وزارت دفاع این کشور بدون ارائه هیچ سند یا مدرکی مبنی بر هدف قرار دادن یک پهپاد ایرانی این ادعا و بر صحت و سقم آن تاکید میکنند؟!
برای پاسخ به این سوال باید به سه نکته ذیل توجه کرد!؟
نکته اول اینکه دونالد ترامپ در طی روزهای اخیر بدلیل طرح اظهارات نژاد پرستانه علیه چهار نماینده زن دموکرات کنگره آمریکا یعنی الکساندریا اوکاسیو- کورتز نماینده نیویورک، آیانا پرسلی نماینده ماساچوست، رشیده طلیب نماینده میشیگان و ایلهان عمر نماینده مینهسوتا به شدت در سطح افکار عمومی آمریکا تحت فشار قرار گرفته است!
ترامپ پیشتر در پیام هایی در صفحه توییتر خود گفته بود این نمایندگان باید به کشورهای خود برگردند که حکومتهای فاجعه باری دارند و از نالایقترین و فاسدترین حکومتها هستند.» البته آنهم به این دلیل که این چهار زن از مخالفان سرسخت تهای او در کنگره به شمار می روند! لذا با توجه به افزایش اعتراضات مدنی نسبت به این اظهارات نژادپرستانه رئیس جمهور آمریکا به نظر می رسد که طرح موضوع هدف قرار دادن پهپاد ایرانی در واقع نقش یک بمب خبری را برای به انحراف کشاندن افکار عمومی آمریکا ایفا می کند.
نکته دوم اینکه در ماجرای ساقط شدن یک فروند پهپاد جاسوسی MQ-4C معروف به گلوبال هاوک جهان به این واقعه بود لذا از دیدگاه تحلیل گران بین المللی این مساله موجب ایجاد تصویری منفعل از ترامپ پرخاشگر علیه ایران شده است و این مساله می تواند منجر به کم اعتبار شدن ت های آمریکایی در بین همپیمانان عرب و صهیونیست کاخ سفید شود لذا همانگونه که پیشتر انتظار می رفت دولت آمریکا با طرح موضوع هدف قرار دادن یک پهپاد ایرانی درست به اجرای یک عملیات روانی- رسانهای زد تا به واسطه آن از حجم فشارهای انتقادی همپیمانان خود کم کرده و موجب افزایش اعتبار خود در جبهه ضد ایرانی ائتلاف عبری-عربی-غربی شود!
نکته سوم هم اینکه پس از ماجرای انفجار نفتکشها در بندر فجیره و سواحل بندر جاسک دولت آمریکا با کمک همپیمانان منطقه ای خود در صدد تشدید حضور نیروهای دریایی غرب در منطقه خلیج فارس و دریایعمان و خاصه تنگه هرمز است.
واشینگتن پس از آن که ایران را به دست داشتن در حملات اخیر متهم کرد پیشنهاد تشکیل یک ساز و کار چندملیتی برای افزایش امنیت دریایی در خلیج فارس را مطرح کرد هر چند که این پیشنهاد موجب بروز نگرانیهایی در میان آن دسته از کشورهای اروپایی که با تصمیم ترامپ در مورد خروج آمریکا از برجام مخالف بودند شد لذا با مرور اظهارات اخیر ترامپ به نظر میرسد که انتشار این خبر در راستای داغ نگه داشتن تنور طرح افزایش ناوهای جنگی آمریکا و اروپا در منطقه بوده است.
حال با نظر به سه نکته فوق می توان نتیجه گرفت که خبر انهدام پهپاد ایرانی یک سناریوی از پیش طراحی شده عملیات روانی برای پیشبرد ت های داخلی و خارجی دولت آمریکاست و با توجه به در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری 2020 و تقلاهای ی و روانی دولت ترامپ در جهت همراه سازی افکار عمومی آمریکا با ت های کاخ سفید به نظر می رسد که در طول هفته ها و ماه های پیش رو می توان انتظار تکرار اینگونه ادعاها را در شکل و ابعاد جدیدتر داشت.
دیپلماسی ایرانی - نوید کمالی : اگر قصد بررسی مهمترین ت های استعماری ایالات متحده آمریکا را در طول تاریخ 246 ساله تشکیل و استقلال آن داشته باشیم بدون شک متاخرترین مورد آن مربوط به دوران زمام داری چهل و پنجمین رئیس جمهور آمریکا و ت اعلان جنگ تعرفه های او علیه اقتصادهای مطرح جهان خواهد بود.
جنگ تعرفه ها یا جنگ گمرکی که از آن با عنوان Tariff war یا Customs War نیز یاد می شود در واقع اشاره به ت ضد رقابتی جدید ترامپ در قبال رقبای اقتصادی آمریکا دارد و در جریان آن آمریکا در راستای کاهش توان رقابتی دیگر کشورها، روی کالاهای صادراتی آنها تعرفه وارداتی یا مالیات گمرکی سنگین وضع می کند تا در نتیجه قیمت نهایی آنها افزایش یافته و در نتیجه اقبال به خریدشان کم شود!
ترامپ تاجرپیشه از همان ابتدای شروع کارزار انتخاباتی خود توجه ویژه ای به موضوع چالش های اقتصادی پیش روی ایالات متحده از جمله مساله کسری تراز تجاری» در مقابل چین و سایر رقبای اقتصادی این کشور داشت آن هم به این دلیل که طبق پیشبینی مراکز معتبر علمی جهان، چین تا سال 2030 به قدرتمندترین اقتصاد جهان بدل خواهد شد و به تبع آن جای آمریکا را در عرصه های ی و اقتصادی جهان خواهد گرفت!
از این رو ترامپ پس از قرار گرفتن در مسند ریاست جمهوری بزرگ ترین اقتصاد جهان تلاش کرد به شعار انتخاباتی خود یعنی "عظمت را دوباره به آمریکا بر می گردانم!" یا "Make America Great Again" جامعه عمل بپوشاند، لذا مهمترین اولویت خود را بهبود شرایط اقتصادی آمریکا اعلام کرد و در همین راستا دستور داد گروهی از کارشناسان طرح اعمال تعرفه بر کالاهای وارداتی از چین را آماده کنند و در ماه آوریل سال ۲۰۱۷ نیز به وزیر تجارت خود بررسی طرح میزان تاثیر واردات فولاد چین بر امنیت ملی آمریکا را ابلاغ کرد!
ترامپ در سایه افزایش حساسیت مقامات چینی به این اقدام خصمانه اقتصادی در ماه اوت نماینده تجاری ایالات متحده را مسئول بررسی اعمال تجاری ناعادلانه چین کرد که این مساله با واکنش شدید دولت چین روبه رو شد اما واکنش چینی ها مانع از این نشد که در ابتدای سال 20 تعرفه ۳۰ درصدی و مالیات 20 درصدی بر برخی از کالاهای صادراتی چین اعمال شود.
این اقدام دولت آمریکا هر چند با استقبال تولیدکنندگان داخلی آمریکا روبه رو شد اما واکنش تند و جدی چینی ها را در پی داشت به طوری که دولت چین رسما از اتخاذ ت های تقابلی علیه کالاهای آمریکایی خبر داد و در ماه آوریل 20 بیش از 3 میلیارد دلار تعرفه گمرکی بر واردات محصولات آمریکایی اعمال کرد آن هم با این امید که دولت آمریکا به عقب نشینی در ت انحصارگریانه اقتصادی خود مجبور شود!
با این حال ترامپ قصد کوتاه آمدن از مهمترین برنامه تبلیغاتی خود برای انتخابات 2020 را نداشت و با تاکید بر اولویت حفظ منافع اقتصادی آمریکا در همان ماه بیش از 1300 محصول چینی را مشمول اعمال تعرفه های جدید کرد و در ادامه جنگ اقتصادی خود به حوزه های پر تنش دیگری از جمله حوزه های فناورانه مانند تکنولوژی نسل پنجم تلفن همراه (5th G) و هوش مصنوعی (AI) وارد شد و برخی کشورهای همپیمان را درگیر تنش با آمریکا کرد که تبعات ی آن هم اکنون زمینه را برای عقب نشینی ترامپ از موضع تهاجمی اولیه علیه چین و دیگر رقبای اقتصادی آمریکا مهیا کرده است!
با این حال پر واضح است که ریشه وقوع این درگیری اقتصادی آمریکا با جهان در ت های انتخاباتی و انحصارگرایانه مقطعی ترامپ نیست بلکه این مساله ریشه در نگرانی سردمداران آمریکا از خطر افول ارکان قدرت سخت و نرم این کشور در دهه های پیش رو دارد زیرا در پی چندین دهه جنگ طلبی و مداخله جویی فرا منطقه ای آمریکا نه تنها این کشور به عنوان مقروض ترین دولت جهان شناخته می شود بلکه نسبت به سال 1945 در بین متحدین خود از کمترین اعتبار ی برخوردار است لذا بدیهی است که اتخاذ ت جنگ تعرفه ها نه یک جنگ پیش دستانه و مقتدرانه بلکه تقلایی از سر ناامیدی سردمداران آمریکا نسبت به احیای اقتدار آمریکا است!
از این رو به نظر می رسد که طی هفته ها و ماه های پیش رو با افزایش هزینه های جنگ تعرفه ها شاهد عقب نشینی دولت آمریکا در اجرای این ت انحصارگرایانه اقتصادی خواهیم بود خصوصا به این دلیل که به زودی شاهد پر رنگ شدن فعالیت های انتخاباتی 2020 در ایالات متحده هستیم و ترامپ مایل نیست که تبلیغات انتخاباتیاش تحت تاثیر فشارهای ی-اقتصادی چین و رقبای فرامنطقه ای قرار می گیرد.
نوید کمالی - طی روزهای گذشته خبر انتخاب جانشین جدید فدریکا موگرینی مسئول سابق دستگاه ت خارجی اتحادیه اروپا به محور خبری و تحلیلی بسیاری از رسانه های فارسی زبان عرصه ت خارجی بدل شده است و این گمانه زنی به جامعه ی کشور تزریق می شود که با انتخاب جوزف بورل فونت 74 ساله فصل جدیدی از روابط ایران و اروپا رقم خواهد خورد که اولین آن هم تقویت برجام و باز طراحی سازوکار مالی اتحادیه برای تداوم همکاری اقتصادی با کشورمان است!
اما آیا به راستی جایگاه نماینده عالی اتحادیه اروپا در ت خارجی و امور امنیتی» فارغ از اینکه چه کسی بر مسند آن نشسته باشد در حد و اندازه ای هست که قدرت و توان تاثیرگذاری بر آینده روابط ایران و اروپا را داشته باشد؟ و یا تمام این فضاسازی های رسانه ای با هدف به تاخیر انداختن روند کاهش تعهدات برجامی کشورمان و تحمیل فرصت سوزی به نظام دنبال می شود تا حداقل در دولت دوازدهم که پایه و اساس آن مبتنی بر طراحی و اجرای برجام شکل یافته شاهد خروج از برجام نباشیم و میراث بد عهدی اروپا به دولت بعدی و فردای انتخابات ریاست جمهوری 1400 منتقل شود!؟
برای بررسی این سوال در ابتدا بایستی نگاهی به تاریخ پر فراز و نشیب روابط ایران و اتحادیه اروپا در طول چهار دهه گذشته داشته باشیم که البته مهمترین بخش آن هم به دوران شروع هزاره جدید میلادی باز می گردد زیرا با روی کار آمدن بوش پسر و در پی وقوع حوادث 11 سپتامبر، دولت ایالات متحده آمریکا با شعار مقابله با تروریسم بین الملل اقدام به معرفی کشورمان به عنوان محور شرارت یا Axis of Evilکرد و پس از ائتلاف سازی به افغانستان و عراق حمله ور شد!
همزمان با این تحولات و در مرداد ماه 1381، همزمان با تشدید حضور نظامی دولت آمریکا در منطقه ، کاخ سفید در راستای پیشبرد ت مهار ایران و با همکاری سازمان منافقین اقدام به انتشار گزارشاتی ساختگی در مورد ماهیت برنامه هسته ای کشورمان کرد که بر مبنای آن کشورمان متهم به تلاش در راستای ساخت سلاح اتمی شد!
این ادعای بی اساس موجب شد تا در سال 1382 مذاکرات اتمی کشورمان با غرب آغاز شود و برای نخستین بار سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلیس در کاخ سعد آباد در مقابل برنامه صلح آمیز اتمی کشورمان صف آرایی کنند و در پی تحمیل اراده خودبر هیئت مذاکره کننده، کشورمان به سمت تعلیق فعالیت های هسته ای هدایت شود.
در آن ایام اگر چه خاویر سولانا نماینده عالی ت امنیتی و خارجی مشترک اتحادیه اروپا بوداما محور ت های اتحادیه اروپا که متشکل از 28 کشور اروپایی است همواره در جایی خارج از مقر این اتحادیه در شهر بروکسل و عملا در پایتخت سه کشور اروپایی فوق الذکرتعیین می شد!
این روند حتی در دوران پس از سولانا و روی کارآمدن کاترین اشتون در سال 2009 ادامه داشت و هر چند ظاهرا رهبری مذاکرات پیچیده بر عهده اشتون بود اما به دلیل بهانه جویی های سه طرف اروپایی و همنوایی آنها با کاخ سفید فضا برای به بن بست رسیدن مذاکرات مهیا شد!
اما آنچه موجب شد تا دوران ابتدایی روی کار آمدن فدریکاموگرینی در سال 2014 متفاوت از دوران مسئولیت سولانا و اشتون شود نه توانایی بالقوه او در مدیریت ت خارجی اتحادیه بلکه چرخش ی کاخ سفید و تمایل دولت وقت آمریکا به مذاکره و حل و فصل برنامه اتمی کشورمان از طریق تفاهم ی و اقتصادی بود که طبیعتا موجب شد مافیای سه گانه اروپایی هم پای کار برجام بیاید!
در واقع اگر دولت وقت آمریکا با هدف کسب یک موفقیت تاریخی در مهار ایران تمایلی به مذاکره از خود نشان نمی داد هرگز سه قدرت اصلی اروپایی همسو با آمریکا مجال و فرصت پیشبرد مذاکرات هسته ای را به دستگاه ت خارجی اتحادیه اروپا و شخص موگرینی نمی دادند لذا عملا هیچ وقت نمی توان نماینده عالی اتحادیه اروپا در ت خارجی و امور امنیتی را محور کنترل و هدایت ت خارجی اروپا دانست.
از این رو توافق هسته ای لوزان و برنامه جامع اقدام مشترک بیش از این که دستاورد موگرینی باشد دستاورد خواست جمعی ائتلاف آمریکایی- اروپایی است لذا امروز نباید درگیر خطای محاسباتی القاء شده توسط برخی رسانه ها شد و تغییر مسئول ت خارجی اتحادیه اروپا را به مثابه یک فرصت طلائی برای کشورمان تلقی نمود زیرا در شرایط فعلی بیش از اینکه سلایق شخصی و حرفه ای جوزف بورل فونت نقشی در ت خارجه آینده اتحادیه اروپا داشته باشد این رفتار و ت های ضد ایرانی آلمان ، فرانسه و انگلیس است که ابعاد و کیفیت روابط اروپا با ایران را مشخص می کند که تنها یک نمونه اخیر آن هم اقدام ارتش انگلیس نسبت به توقیف یک نفت کش ایرانی در تنگه جبل الطارق است.
در واقع می توان نتیجه گرفت در شرایطی که سه قدرت اروپایی همنوا با ترامپ در حال تهدید منافع جمهوری اسلامی ایران در منطقه و فرا منطقه هستند دور از منطق است که انتخاب یک پیرمرد 74 ساله اسپانیایی را که از قضا سال ها از دنیای ت به دور بوده را به عنوان یک فرصت ارزیابی نماییم و منافع ملی خود را به او که شاید به دلیل سن بالا فرصت حیات بالایی هم نداشته باشد گره بزنیم!
درباره این سایت